معنی پرت، خیلی دور، دوردست، دور افتاده, معنی پرت، خیلی دور، دوردست، دور افتاده, معنی /cت، odgd bmc، bmcbsت، bmc اtتاbi, معنی اصطلاح پرت، خیلی دور، دوردست، دور افتاده, معادل پرت، خیلی دور، دوردست، دور افتاده, پرت، خیلی دور، دوردست، دور افتاده چی میشه؟, پرت، خیلی دور، دوردست، دور افتاده یعنی چی؟, پرت، خیلی دور، دوردست، دور افتاده synonym, پرت، خیلی دور، دوردست، دور افتاده definition,